فوران “نوشته “قباد آذر آیین” که توسط نشر هلیا منتشر شده، خلاصه ای از داستان برآمدن و فرو کش کردن جامعه مسجدسلیمانی است. ” فوران” برش هایی از زندگی و مشقته... Read more
کسی به درستی خبر ندارد که پیش از اختراع آفتابه طهارت گرفتن مردم چگونه بوده اما آفتابه که مد شد خرید یه آفتابه مسی کل هزینه ای بود که هر خانواده یکبار و برای همیشه می پرداخت و پرونده مستراح ب... Read more
من و نوروز و سالهای دور (1) من و نوروز و سالهای دور (2) داشت رینگ دوچرخه تاب گیری میکرد. سرش را بالا گرفت و بجای جواب سلام انگشت سبابه و شست را چند بار بهم مالید. عادتش بود. سه تا پنج ... Read more
من و نوروز و سالهای دور (1) من و نوروز و سالهای دور (3) نوروز حتی سگرمه های پدر را هم باز میکرد. پاداش عید را که میگرفت همراه با بیلرسوت نو و یک جفت پوتین ایمنی «مید این انگلند» خلق و خوی ش... Read more
من و نوروز و سالهای دور (2) من و نوروز و سالهای دور (3) خاطره های کودکی مثل مخمل نرم اند و لطیف. چشمها را باید بست و در عالم خیال رویشان دست کشید … باد فروردین خوش می وزید و مدرسه از ی... Read more
سی سال پیش چنین روزی (04 فوریه) در واویلای «جنگ جنگ تا پیروزی» هجرت من و اهل بیت به سرزمین موعود «سوئد» آغاز شد و در و دروازه زندگی بر پاشنه دیگری چرخیدن گرفت. کشوری که در آن آب و آبادانی بو... Read more
بالاخره نمای بیرونی سایت سیتن لُر بازسازی شد و شکل و فرم کلاسیک آن با فرمی امروزی تر جا عوض کرد و شد آنچه که امروز می بینید. کار خیلی طول کشید میدانیم! یعنی سایت یه جورایی به کما رفته بود و... Read more
آخرین نظرات شما